درباره شیطان‎‎

شیطان می گوید:

1. کسی که اذان را بشنود و به نماز نرود پدر من است

2. کسی که اسراف می کند برادر من است.


3. کسی که پیش از امام به رکوع وکسی که بدون بسم الله 

شروع به نان خوردن می کند اولاد من است.


4. کسی که این گفتار من را به کسی می گوید دشمن من است

 وکسى که نمیگوید دوست من است.


آیا می دانید که اگر شما در حال حمل قرآن باشید,شیطان

 دچار درد شدید در سر میشود و باز کردن قرآن ، شیطان 

را تجزیه می کند و با خواندن قرآن ، به حالت غش فرو میرود..

 و خواندن قرآن باعث در اغما رفتنش میشود؟

و آیا شما می دانید که هنگامی که می خواهید این پیام را 

به دیگران ارسال کنید ،شیطان سعی خواهد کرد تا شما را 

منصرف کند؟

فریب شیطان را نخور . 

جا مانده ام اینجا

بسم ربّ الشّهداء و الصّدیقین 

عکس : شهید باکری کنار شهید کاظمی 



ادامه نوشته

خدا

خدا در دستیست که به یاری می گیری،
در قلبیست که شاد می کنی...
در لبخندیست که به لب می نشانی...
خدا در عطر خوش نانیست، که به دیگری می دهی
در جشن و سروریست که برای دیگران بپا می کنی

و آنجاست که عهد میبندی و عمل می کنی...!


امام حسن عسگری (ع)

احادیث امام عسکری علیه السلام
.هر گونه استفاده از مطالب وبلاگ بدون ذکر منبع شرعاً حرام است

امام عسكرى عليه السلام : عَلاماتُ المُؤمِنِ خَمسٌ . . . و زِيارَةُ الأربَعينَ . . . ؛ حديث

امام عسكرى عليه السلام :مؤمن پنج نشانه دارد . . . و يكى از آنها زيارت روز اربعين است . . . .

مسیر این حدیث در کتابخانه:آينه يادها >حدیث شماره : 200538

صفحه اختصاصي حديث و آيات امام عسكرى عليه السلام : خَصلَتانِ لَيسَ فَوقَهُما شَى ءٌ : الإيمانُ بِاللّه ِ و نَفعُ الإخوانِ ؛ حديث

امام عسكرى عليه السلام :دو خصلت است كه بالاتر از آنها چيزى نيست : ايمان به خدا و سود رساندن به برادران .

مسیر این حدیث در کتابخانه:آينه يادها >حدیث شماره : 200582

صفحه اختصاصي حديث و آيات امام عسكرى عليه السلام : جُعِلَتِ الخَبائِثُ في بَيتٍ و جُعِلَ مِفتاحُهُ الكِذبَ ؛ حديث

امام عسكرى عليه السلام :همه پليدى ها را در خانه اى نهادند و كليد آن دروغ است .

مسیر این حدیث در کتابخانه:آينه يادها >حدیث شماره : 200583

صفحه اختصاصي حديث و آيات امام عسكرى عليه السلام : إتَّقُوا اللّه َ و كُونوا لَنا زَينا و لاتَكوُنوا عَلَينا شَينا ؛ حديث

امام عسكرى عليه السلام :تقواى الهى پيشه كنيد و مايه زينت ما باشيد ، نه مايه سرشكستگى ما .

مسیر این حدیث در کتابخانه:آينه يادها >حدیث شماره : 200584

صفحه اختصاصي حديث و آيات امام عسكرى عليه السلام : خَيرُ إخوانِكَ مَن نَسِىَ ذَنبَكَ و ذَكَرَ إحسانَكَ إلَيهِ ؛ حديث

امام عسكرى عليه السلام :بهترين برادر تو كسى است كه خطايت را فراموش كند و احسان تو را به خود ، به ياد آورد .

مسیر این حدیث در کتابخانه:آينه يادها >حدیث شماره : 200585

صفحه اختصاصي حديث و آيات امام عسكرى عليه السلام : مَن وَعَظَ أخاهُ سِرّا فَقَد زانَهُ و مَن وَعَظَهُ عَلانِيَةً فَقَد شانَهُ ؛ حديث

امام عسكرى عليه السلام :هر كه برادرش را در خلوت پند دهد ، او را آراسته است ، و هر كس برادرش را در جمع پند دهد ، او را سرشكسته كرده است .

مسیر این حدیث در کتابخانه:آينه يادها >حدیث شماره : 200586

صفحه اختصاصي حديث و آيات امام عسكرى عليه السلام : لَيسَ مِنَ الأدَبِ إظهارُ الفَرَحِ عِندَ المَحزونِ ؛ حديث

امام عسكرى عليه السلام :شادمانى كردن در نزد غمديده ، بى ادبى است .

مسیر این حدیث در کتابخانه:آينه يادها >حدیث شماره : 200587

صفحه اختصاصي حديث و آيات امام عسكرى عليه السلام : بِئسَ العَبدُ عَبدا يَكونُ ذا وَجهَينِ و ذا لِسانَينِ ؛ حديث

امام عسكرى عليه السلام :چه بد بنده اى است آن كه دورو و دو زبان باشد .

مسیر این حدیث در کتابخانه:آينه يادها >حدیث شماره : 200588

صفحه اختصاصي حديث و آيات امام عسكرى عليه السلام : مَن كانَ الوَرَعُ سَجِيَّتَهُ و الكَرَمُ طَبيعَتَهُ و الحِلمُ خُلَّتَهُ ، كَثُرَ صَديقُهُ ؛ حديث

امام عسكرى عليه السلام :كسى كه پارسايى خوى او ، بخشندگى طبيعت او و بردبارى خصلت او باشد ، دوستانش زياد شوند .

مسیر این حدیث در کتابخانه:آينه يادها >حدیث شماره : 200589

صفحه اختصاصي حديث و آيات زندان بان هاى امام عسكرى عليه السلام در جواب صالح بن وصيف : ما نَقولُ في رَجُلٍ يَصومُ نَهارَهُ و يَقُومُ لَيلَهُ كُلَّهُ ، لا يَتَكلَّمُ و لايَتَشاغَلُ بِغَيرِ العِبادَةِ ؛ حديث

زندان بان هاى امام عسكرى عليه السلام در جواب صالح بن وصيف :چه بگوييم در باره كسى كه روزها را روزه مى گيرد و تمام شب را به عبادت به سر مى آورد و جز به عبادت سخنى نمى گويد و به كارى نمى پردازد .


دانشجویی به استادش گفت

دانشجویی به استادش گفت

دانشجویی به استادش گفت:

استاد! اگر شما خدا را به من نشان بدهید عبادتش می کنم 

و تا وقتی خدا را نبینم او را عبادت نمی کنم.

استاد به انتهای کلاس رفت و به آن دانشجو گفت: آیا مرا می بینی؟

دانشجو پاسخ داد: نه استاد! وقتی پشت من به شما باشد

مسلما شما را نمی بینم.

استاد کنار او رفت و نگاهی به او کرد و گفت: تا وقتی به خدا پشت

کرده باشی او را نخواهی دید!

چند دوبیتی و رباعی عاشورایی

نماز

چند دوبیتی و رباعی عاشورایی

جهان سرمست از آن اقتدا بود

وحیران از نماز کربلا بود

خدایا آفرین قد قامت عشق

نماز خامس آل عبا بود

 

نمی دیدند سرهای جدا را

نماز عشق روی نیزه ها را

نمی دیدند پیشا پیش آن صف

نماز سرخ آن خون خدا را

 

ظهر عاشورا

پر کرد مشام خسته صحرا را

عطری که ربود هوش این دنیا را

آن روز حسین با وضویی از خون

می خواند نماز ظهر عاشورا را

 

هفتاد دو سجده

آن روز در آن نماز پر شوکت عشق

هفتاد دو سجده داشت هر رکعت عشق

آن ظهر نماز دیگری بر پا بود

انگار که بود آخرین نوبت عشق

 

رسول

یک قافله با درد و غم و تب می رفت

یک سر ، سر بی تن آیه بر لب می رفت

با کوه غم و درد رسالت بر دوش

با هیبت یک رسول زینب می رفت

(قنبر یوسفی)

 

فضیلت رمضان و فلسفه ی روزه

 فضیلت رمضان و فلسفه ی روزه
 «اوّله رحمۀ و اوسطه مغفرۀ و آخره عتقٌ من‌النّيران » با آغاز رمضان ، درهاي رحمت خداوند گشاده مي شود و در ميانه هاي رمضان مؤمنين خطا كار آمرزيده مي‌شوند و در پايان رمضان روزه‌داران به رهايي از آتش دوزخ مژده داده شده‌اند.
اما ممكن است روزه براي عدّه‌اي خوشايند نيايد و چه بسا ديگر احكام اسلامي را باعث درد و اندوه حسّ نمايند، خداوند براي اين عدّه قاعده كلي ارائه مي دهد : « براي شما مبارزه و جهاد فرض گرديده است و آن براي شما گران مي‌آيد و چه بسا اموري كه برايتان ‌خوش نمي‌آيد و در آن امور خير و نيكي نهاده شده است و چه بسا اموري كه دوستش داريد و در آن شرّ و بدي واقع شده است و خداوند به همه ی امور آگاه است و شما نمي‌دانيد. » . « بقره آيه 214 » . شاعر ايراني بابا‌طاهر همداني با نظر عمیق به اختلاف زاويه‌هاي ديد اشخاص مي‌سُرايد :
يكـي درد و يكي درمــان پسـنــدد * يكـي وصـل و يكي هجــران پسندد
من از درد و درمان و وصل و هجران * پــسنـدم آنچــه را جانــان پــسنـدد

فوايد روزه :
(1) فايده اُخروي: روز نصف صبر است و صبر نصف ايمان است و لذا روزه يك چهارم ايمان است (حديث) خداوند متعال مي‌فرمايد: بنده ی من به دستور من نمي‌خورد، نمي‌نوشد و از مقاربت با همسر خودداري مي نمايد پس پاداش بي‌حساب او نزد من محفوظ است(حديث قدسی).

دیده ایم کودک را زمانی که خواسته اش برآورده نمی شود خود را به زمین می اندازد و ناله و زاری می کند بدین وسیله می خواهد والدین را به رحم آورد تا خواسته اش برآورده شود. ما مسلمانان نیز به مانند شیوه ی اطفال ، در این ماه مبارک ، روزها با صیام و خودداری از آب و خوراک و دوری از مقاربت با همسر و شب ها با نماز تراویح و قیام شب برای خدا ، به ناله و زاری می پردازیم و زبان حال ما این است که خداوندا ما جز رضا و خوشنودی ات و در آخرت جز بهشت تو نمی خواهیم ، ما را بیامرز و ما را به خود مقرّب فرما. ( الهی آمین )

(2) فايده دنيوي : روزه در تأمين صحّت بدن بي‌اندازه تاثير دارد. زيرا دستگاه گوارش و معده و روده ها را استراحت مي‌دهد. ترشّحات را تنظيم مي‌كند . بسا اطبّا براي معالجه ی بعضي‌از امراض ، امساك و پرهيز از غذا را دستور مي‌دهند يعني ، آنچه كه حضرت رسول محمّد مصطفی(ص) اشارت كرده است : « صو‌مو‌اتصّحوا » روزه بگيريد ، تندرست مي شويد. خداوند براي ساير اوقات سال نيز دستور مي دهد : « كلوا و اشربوا ولاتسرفوا » . بخورید و بیاشامید ، امّا اسراف نکنید. روزه جسم را بدون غذا مي گذارد ، اما خود آن غذاي روح است جان را پرورش مي دهد آينه ی قلب ( روح ) را از زنگار غفلت و خود خواهي مي زُدايد :
« اي برادر تو همان انديشـه اي / مابقي تو استخوان و ريشه اي »

روزه در اخلاق انسان هم تأثير مي گذارد شخص را ورزيده و قانع و باحوصله بار مي آورد ودرس صبر و متانت به او ياد مي دهد . روزه دار طعم تشنگي و گرسنگي را مي چشد و به زندگی فقرا و مستمندان بهتر و بیشتر مي انديشد و رسيدگي به آنها را وظيفه مي شمرد ، چرا که خداوند حقّ آنها را در اموال سرمایه داران قرار داده است : « الذين في اموالهم حقٌّ معلوم * للسائل و المحروم » ( 24و25 معارج ) و همانان ( سرمایه داران ) كه در اموالشان حقّى معلوم است (24) براى سائل ( تکدّی گر ) و محروم (25)
و بنابراین در جامعه ی اسلامي تعاون و همكاري بر قرار و ثبات مي يابد

ضربت خوردن امام علي عليه السلام

خورشيد فروزان حيات امام علي عليه السلام ، در افق روز نوزدهم رمضان سال چهلم هجري در مسجد كوفه به خون نشست وشمشير مسموم نفاق وكين ، فرق انسان عدالت گستري را شكافت كه برترين خلق پس از رسول خدا صلي الله عليه وآله بود.فاجعه از زبان ابن ملجم مرادي اين گونه بيان مي شود: علي عليه السلام وارد مسجد شد وپس از آن كه با خداي خود راز ونياز كرد، راه پشت بام مسجد را در پيش گرفت وبانداي بلند، آواز اذان سرداد.آن گاه با صداي محبت آميزش مرا براي نماز بيدار كرد.سپس در محراب به نماز ايستاد.لحظات سخت وسنگيني بود.همين كه علي عليه السلام  سرازسجده برداشت، بلافاصله شمشيرم را بالاي سر بردم وباتمام قوا آن را فرود آوردم ودرست برجايي زدم كه عمروبن عبدود در جنگ خندق برسر علي عليه السلام ضربه زده بود.اين ضربت تا سجده گاهش را شكافت وخون فواره زد، ولي علي عليه السلام فقط ندا سر داد :(به خداي كعبه رستگار شدم.)

 اي شاه ولايت دو عالم مددي                    برعجز وپريشاني حالم مددي

اي شير خدا زود به فريادم رس               جز حضرت تو پيش كه نالم ؟ مددي

یا ابوالفضل(ع)

چشم من آهنگ دریا می کند
تا تو را در خون تماشا می کند
باز خون می بارد از چشم فلک
عقده ی دل را نگر وا می کند
استقامت را شکوه صبر تو
ای شکیبا نا شکیبا می کند
ای نماز آخرین ظهر ظهور
کعبه را نام تو معنا می کند
خیمه ها می سوزد اما دست عشق
خیمه ای از شعله برپا می کند
ای فروغ عشق حتی آفتاب
داغ خود را با تو پیدا می کند

باز این چه شورش است

باز این چه شورش است که در خلق عالم است
باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است
 

باز این چه رستخیز عظیم است کز زمین
بی نفخ صور خاسته تا عرش اعظم است
 

این صبح تیره باز دمید از کجا کزو
کار جهان و خلق جهان جمله درهم است
 

گویا طلوع میکند از مغرب آفتاب
کاشوب در تمامی ذرات عالم است
 

گرخوانمش قیامت دنیا بعید نیست
این رستخیز عام که نامش محرم است
 

در بارگاه قدس که جای ملال نیست
سرهای قدسیان همه بر زانویغم است
 

جن و ملک بر آدمیان نوحه می کنند
گویا عزای اشرف اولاد آدماست
 

خورشید آسمان و زمین، نور مشرقین
پرورده ی کنار رسول خدا، حسین
 

فرا رسیدن ایام سوگواری و محرم بر همه شیعیان تسلیت باد

حضرت فاطمه معصومه (س)

حضرت فاطمه معصومه (س) در روز اول ذيقعده سال 173 هجري، در شهر مدينه چشم به جهان گشود. اين بانوي بزرگوار، از همان آغاز، در محيطي پرورش يافت که پدر و مادر و فرزندان، همه به فضايل اخلاقي آراسته بودند. عبادت و زهد، پارسايي و تقوا، راستگويي و بردباري، استقامت در برابر ناملايمات، بخشندگي و پاکدامني و نيز ياد خدا، از صفات برجسته اين خاندان پاک سيرت و نيکو سرشت به شمار مي رفت. پدران اين خاندان، همه برگزيدگان و پيشوايان هدايت، گوهرهاي تابناک امامت و سکان داران کشتي انسانيت بودند.

 

سرچشمه دانش

 حضرت معصومه (س) در خانداني که سرچشمه علم و تقوا و فضايل اخلاقي بود، پرورش يافت. پس از آنکه پدر بزرگوار آن بانوي گرامي به شهادت رسيد، فرزند ارجمند آن امام، يعني حضرت رضا (ع) عهده دار امر تعليم و تربيت خواهران و برادران خود شد و مخارج آنان را نيز بر عهده گرفت. در اثر توجهات زياد آن حضرت، هر يک از فرزندان امام کاظم (ع) به مقامي والا دست يافتند و زبانزد همگان گشتند. ابن صباغ ملکي در اين باره ميگويد: «هر يک از فرزندان ابي الحسن موسي معروف به کاظم، فضيلتي مشهور دارد». بدون ترديد بعد از حضرت رضا (ع) در ميان فرزندان امام کاظم (ع)، حضرت معصومه (س) از نظر علمي و اخلاقي، والامقام ترين آنان است. اين حقيقت از اسامي، لقب ها، تعريف ها و توصيفاتي که ائمه اطهار (ع) از ايشان نموده اند، آشکار است و اين حقيقت روشن مي سازد که ايشان نيز چون حضرت زينب (س) «عالمه غير معلمه» بوده است. 

 

مظهر فضايل

 حضرت فاطمه معصومه (س) مظهر فضايل و مقامات است. روايات معصومان (ع) فضيلت ها و مقامات بلندي را به آن حضرت نسبت مي دهد. امام صادق (ع) در اين باره مي فرمايند: «آگاه باشيد که براي خدا حرمي است و آن مکه است؛ و براي پيامبر خدا حرمي است و آن مدينه است. و براي اميرمؤمنان حرمي است و آن کوفه است. بدانيد که حرم من و فرزندانم بعد از من، قم است. آگاه باشيد که قم، کوفه کوچک ماست، بدانيد بهشت هشت دروازه دارد که سه تاي آن ها به سوي قم است. بانويي از فرزندان من به نام فاطمه، دختر موسي، در آن جا رحلت مي کند که با شفاعت او، همه شيعيان ما وارد بهشت  مي شوند.»

 

مقام علمي حضرت معصومه (س)

 حضرت معصومه (س) از جمله بانوان گرانقدر و والا مقام جهان تشيع است و مقام علمي بلندي دارد. نقل شده که روزي جمعي از شيعيان، به قصد ديدار حضرت موسي بن جعفر (ع) و پرسيدن پرسش هايي از ايشان، به مدينه منوره مشرف شدند. چون امام کاظم (ع) در مسافرت بود، پرسش هاي خود را به حضرت معصومه (س) که در آن هنگام کودکي خردسال بيش نبود، تحويل دادند. فرداي آن روز براي بار ديگر به منزل امام رفتند، ولي هنوز ايشان از سفر برنگشته بود. پس به ناچار، پرسش هاي خود را باز خواستند تا در مسافرت بعدي به خدمت امام برسند، غافل از اين که حضرت معصومه (س) جواب پرسش ها را نگاشته است. وقتي پاسخ ها را ملاحظه کردند، بسيار خوشحال شدند و پس از سپاسگزاري فراوان، شهر مدينه را ترک گفتند. از قضاي روزگار در بين راه با امام موسي بن جعفر (ع) مواجه شده، ماجراي خويش را باز گفتند. وقتي امام پاسخ پرسش ها را مطالعه کردند، سه بار فرمود: پدرش فدايش.

   

فضيلت زيارت

 دعا و زيارت، پر و بال گشودن از گوشه تنهايي، تا اوج با خدا بودن است. دعا و زيارت، جامي است زلال از معنويت ناب درکام عطشناک زندگي؛ و زيارت حرم معصومه (س)، بارقه اميدي در فضاي غبارآلود زمانه، فرياد روح مهجور در هنگامه غفلت و بي خبري، و نسيمي فرحناک و برخاسته از باغستان هاي بهشت است. زيارت مرقد فاطمه معصومه (س)، به انسان اعتماد به نفس مي دهد، و او را از غرق شدن در گرداب نوميدي باز مي دارد و به تلاش بيشتر دعوت مي کند. زيارت مزار با صفاي کريمه اهل بيت (س)، سبب مي شود که زائر حرم، خود را نيازمند پروردگار ببيند، در برابر او خضوع کند، از مرکب غرور و تکبر- که سرچشمه تمامي بدبختي ها و سيه روزي هاست- فرو آيد و حضرت معصومه (س) را واسطه درگاه پروردگار عالميان قرار دهد. بر همين اساس است که براي زيارت آن حضرت، پاداش بسيار بزرگي وعده داده شده و آن، ورود به بهشت است. در اين باره از امام جواد (ع) نقل شده که فرمود: «هر کس عمه ام را در قم زيارت کند، بهشت از آن اوست».

 

برگزيدن شهر قم

پس از آنکه حضرت معصومه (ع) به شهر ساوه رسيد، بيمار شد. چون توان رفتن به خراسان را در خود نديد، تصميم گرفت  به قم برود. يکي از نويسندگان در اين باره که چرا حضرت معصومه (س) شهر قم را برگزيد، مي نويسد: «بي ترديد مي توان گفت که آن بانوي بزرگ، روي ملهم و آينده نگر داشت و با توجه به آينده قم و محوريتي که بعدها براي اين سرزمين پيش  مي آيد - محوريتي که آرامگاه ايشان مرکز آن خواهد بود - بدين ديار روي آورد. اين جريان به خوبي روشن مي کند که آن بانوي الهي، به آينده اسلام و موقعيت اين سرزمين توجه داشته و خود را با شتاب بدين سر زمين رسانده و محوريت و مرکزيت آن را با مدفن خود پايه ريزي کرده است.

 

زيارت حضرت معصومه (س) از منظر روايات

 درباره فضيلت زيارت حضرت معصومه (س) روايات فراواني از پيشوايان معصوم رسيده است. از جمله، هنگامي که يکي از محدثان برجسته قم، به نام «سعد بن سعد» به محضر مقدس امام رضا (س) شرفياب مي شود، امام هشتم خطاب به ايشان مي فرمايد: «اي سعد! از ما در نزد شما قبري است». سعد مي گويد: فدايت شوم! آيا قبر فاطمه دختر موسي بن جعفر (س) را مي فرماييد؟ مي فرمايد: «آري، هر کس او را زيارت کند، در حالي که به حق  او آگاه باشد، بهشت از آن اوست.»

پيشواي جهان تشيع امام جعفر صادق (س) نيز در اين باره مي فرمايد: «هر کس او را زيارت کند، بهشت بر او واجب گردد». و در حديث ديگري آمده است: «زيارت او، هم سنگ بهشت است».

 

زيارت مأثور درباره حضرت معصومه (ع)

يکي از ويژگيهاي حضرت معصومه (س)، ورود زيارتنامه اي از سوي معصومان (س) درباره ايشان است که پس از حضرت فاطمه زهرا (س)، او تنها بانوي بزرگواري است که زيارت مأثور دارد. بانوان برجسته اي چون: آمنه بنت وهب، فاطمه بنت اسد، خديجه بنت خويلد، فاطمه ام البنين، زينب کبري، حکيمه خاتون و نرجس خاتون که هيچ شک و ترديدي در مقام بلند و جايگاه رفيع  آن ها نيست. هيچ کدام زيارت مأثور از سوي معصومان (س) ندارند و اين نشان دهنده مقام والاي اين بانوي گرانقدر اسلام است. باشد که شیعیان و پيروان اهل بيت عصمت و طهارت (س) به ويژه بانوان، اين مقام بزرگ و عالي را پاس بدارند و همواره الگو و مظهر عفاف و تقوا و حيا باشند. تنها در اين صورت است که روح باعظمت اين بانوي بزرگ از همه ما خشنود خواهد شد.

 

امام رضا (ع) و لقب «معصومه»

 حضرت فاطمه معصومه (س) بانويي بهشتي، غرق در عبادت و نيايش، پيراسته از زشتي ها و شبنم معطر آفرينش است. شايد يکي از دلايل «معصومه» ناميدن اين بانو، آن باشد که عصمت مادرش حضرت زهرا (س) در او تجلي يافته است. بر اساس پاره اي از روايات، اين لقب از سوي امام رضا (ع) به اين بانوي والامقام اسلام وارد شده است؛ چنان که فقيه بلند انديش و سپيد سيرت شيعه، علامه مجلسي (ع) در اينباره ميگويد: امام رضا (ع) در جايي فرمود: «هرکس معصومه را در قم زيارت کند، مانند کسي است که مرا زيارت کرده است».

 

کريمه اهل بيت

 حضرت معصومه (س) در زبان دانشمندان و فقيهان گران قدر شيعه، به لقب «کريمه اهل بيت» ياد مي شود. از ميان بانوان اهل بيت، اين نام زيبا تنها به آن حضرت اختصاص يافته است. بر اساس روياي صادق و صحيح نسب شناس گرانقدر، مرحوم آيت الله مرعشي نجفي، اين لقب از طرف امام صادق (ع) بر حضرت معصومه (س) اطلاق شده است. در اين رؤيا، امام صادق (ع) به آيت الله نجفي که با دعا و راز و نياز، تلاش پيگيري را براي يافتن قبر مطهر حضرت زهرا (س) آغاز کرده خطاب فرمود: برتو باد به کريمه اهل بيت.

 

القاب حضرت معصومه (س)

 به طور کلي، سه زيارت نامه براي حضرت معصومه (س) ذکر شده که يکي از آن ها مشهور و دو تاي ديگر غير مشهور است. اسامي و لقب هايي که براي حضرت معصومه (س) در دو زيارت نامه غير مشهور ذکر شده؛ به قرار ذيل است: طاهره (پاکيزه)،  حميده (ستوده)؛ بِرّه (نيکوکار)؛ رشيده (حد يافته)؛ تقّيه (پرهيزگار)؛ رضّيه (خشنود از خدا)؛ مرضيّه (مورد رضايت خدا)؛ سيده صديقه (بانوي بسيار راستگو)؛ سيده رضيّه مرضّيه (بانوي خشنود خدا و مورد رضاي او)؛ سيدةُ نساء العالمين (سرور زنان عالم). هم چنين محدثّه و عابده از صفات و القابي است که براي حضرت معصومه (س) عنوان شده است.

 

شفاعت حضرت معصومه (س)

 بالاترين جايگاه شفاعت، از آن رسول گرامي اسلام است که در قرآن کريم، از آن به «مقام محمود» تعبير شده است. همين طور دو تن از بانوان خاندان رسول مکرم اسلام، شفاعت گسترده اي دارند که بسيار وسيع و جهان شمول است و مي تواند همه اهالي محشر را فرا گيرد. اين دو بانوي عالي قدر، صديقه اطهر، حضرت فاطمه زهرا (س) و شفيعه روز جزا، حضرت فاطمه معصومه (س) هستند. در مورد شفاعت گسترده حضرت زهرا (س) همين بس که شفاعت، مهريه آن حضرت است و به هنگام ازدواج، پيک وحي طاقه ابريشمي از سوي پروردگار آورد که در آن، جمله «خداوند مهريه فاطمه زهرا را، شفاعت گنهکاران از امت محمد (ص) قرار داد»، اين حديث از طريق اهل سنت نيز نقل شده  است. پس از فاطمه زهرا (س) از جهت گستردگي شفاعت، هيج بانويي به شفيعه محشر، حضرت معصومه (س) نمي رسد. بر همين اساس است که حضرت امام جعفر صادق (ع) فرمودند: «با شفاعت او، همه شيعيان ما وارد بهشت مي شوند».

 

سرّ قداست قم

در احاديث فراواني به قداست قم اشاره شده است. از جمله امام صادق (ع) قم را حرم اهل بيت (ع) معرفي و خاک آن را، پاک و پاکيزه تعبير کرده است. همچنين ايشان در ضمن حديث مشهوري که درباره قداست قم به گروهي از اهالي ري بيان کردند، فرمودند: «بانويي از فرزندان من به نام فاطمه دختر موسي، در آن جا رحلت مي کند که با شفاعت، او همه شيعيان ما وارد بهشت مي شوند». او مي گويد: من اين حديث را هنگامي از امام صادق (ع) شنيدم که حضرت موسي بن جعفر(ع) هنوز ديده به جهان نگشوده بود. اين حديث والا، از رمز شرافت و قداست قم پرده برمي دارد و روشن مي سازد که اين همه فضيلت و شرافت اين شهر که در روايات آمده، از ريحانه پيامبر، کريمه اهل بيت (س)، مهين بانوي اسلام، حضرت معصومه (س) سرچشمه مي گيرد که در اين سرزمين ديده از جهان فرو مي بندد و گرد و خاک اين سرزمين را، توتياي ديدگان حور و ملايک مي کند. 

 

محبت و مباهات حضرت معصومه (س) به امام هشتم

 مدت 25 سال تمام، حضرت رضا (ع) تنها فرزند نجمه خاتون بود. پس از يک ربع قرن انتظار، سرانجام ستاره اي تابان از دامان نجمه درخشيد که هم سنگ امام هشتم (ع) بود و امام (ع) توانست والاترين عواطف انباشته شده و در سوداي دلش را بر او نثار کند. بين حضرت معصومه و برادرش امام رضا (ع) عواطف سرشار و محبت شگفت انگيزي بود که قلم از ترسيم آن عاجز است. در يکي از معجزات امام کاظم (ع) که حضرت معصومه (ع) نيز نقشي دارد، هنگامي که نصراني مي پرسد: شما که هستيد؟ مي فرمايد: «من معصومه، خواهر امام رضا (ع) هستم». اين تعبير، از محبت سرشار آن حضرت به برادر بزرگوارش امام رضا (ع) و نيز از مباهات ايشان به اين خواهر- برادري سرچشمه مي گيرد.

 

سرآمد بانوان

 فاطمه معصومه (س) از جهت شخصيت فردي و کمالات روحي، در بين فرزندان موسي بن جعفر (ع) بعد از برادرش، علي بن موسي الرضا (ع) در والاترين رتبه جاي دارد. اين درحالي است که بنا بر مستندات رجالي، فرزندان دختر امام کاظم (ع) دست کم هجده تن بوده اند و فاطمه در بين اين همه بانوي گران قدر، سرآمد بوده است. حاج شيخ عباس قمي آنگاه که از دختران موسي بن جعفر (ع) سخن مي گويد، درباره فاطمه معصومه (س) مي نويسد: «بر حسب آنچه به ما رسيده، افضل آن ها، سيده جليله معظمه، فاطمه بنت امام موسي (ع) معروف به حضرت معصومه است.

  

فضيلت بي نظير 

 شيخ محمد تقي تُستري، در قاموس الرجال، حضرت معصومه (س) را به عنوان بانوي اسوه معرفي کرد و فضيلت وي را در ميان دختران و پسران حضرت موسي بن جعفر (ع)، غير از امام رضا (ع) بي نظير دانسته است. ايشان در اين زمينه چنين مي نويسند:  «در ميان فرزندان امام کاظم (ع) با آن همه کثرتشان، بعد از امام رضا (ع) کسي هم شأن حضرت معصومه (س) نيست».  بي گمان اين گونه اظهار نظرها و نگرش به شخصيت فاطمه دختر موسي بن جعفر (ع) بر برداشت هايي استوار است که از متن و روايات وارده از ائمه اطهار (ع) به دست آمده است. اين روايت ها، مقام هايي را براي فاطمه معصومه (س) برشمرده اند؛ مقامي که نظير آن، براي ديگر برادران و خواهران وي ذکر نکرده اند و به اين ترتيب، نام فاطمه معصومه (س) درشمار زنان برتر جهان قرار گرفته است.

 

بوي وصال

 بي شک اهل بيت پيامبر (ص) چهره هاي پرفروغي به جهانيان عرضه کرده اند و نامشان مانند ستارگان درخشان در آسمان فضايل مي درخشد. درخشان ترين ستاره در ميان بانوان هفتمين منظومه ولايت، فاطمه فرزند پاکيزه موسي بن جعفر (ع) است؛ بانويي که سالهاست تشنگان معرفت از حريمش، زلال ايمان مي نوشند و عارفان با گذر بر زندگي فرزانه اش و درک لحظه هاي آسماني شدنش، درهاي عروج را به روي خود مي گشايند و بوي وصال را در گستره زمين منتشر مي سازند.

 

به جـــان پاک تو ای دختر امام، ســلام          به هر زمان و مـکان و به هر مقام، سـلام

تويـی که شــاه خراسان بود بــرادر تــو          بـــر آن مقام رفيــع و بـر اين مقام، ســلام

به هر عدد که تکلم شـود به ليل و نهار          هــــزار بـار فـــزون تـر ز هـر کـلام، ســلام

صبح تا شب و از شام، تا طليعه صبــح          بر آستـانه قــدسـت علی الـدوام، ســلام

در آســـمان ولايــت، مــه تمــامی تـــو           ز پای تا به ســرت ای مـــه تـمـام، ســلام

به پيشگــاه تو ای خواهـــر شه کـَـونين          ز فـرد فـرد خليـق، به صبح و شام ســلام

منم که هر سر مويم به هر زمان گويـد          به جـان پــاک تـو ای دخــتـر امـام، ســلام

 

غروب غمگين

حضرت فاطمه (س) پس از  ورود به شهر قم، تنها هفده روز در قيد حيات بود و سپس دعوت حق را لبيک گفت و به سوي بهشت برين پرواز کرد. اين حادثه در سال 201 هجري رخ داد. سلام بر اين بانوي بزرگوار اسلام از روز طلوع تا لحظه غروب. درود بر روح تابناک معصومه (س) که اينک آفتاب حرم باصفايش، زمين قم را نوراني کرده است. سلام بر سالار زنان جهان و فرزند پيام آوران مهر و مهتران جوانان بهشتي. اي فاطمه! در روز قيامت، شفيع ما باش که تو در نزد خدا، جايگاهي ويژه براي شفاعت داري.

امام جعفر صادق(ع)

 
حضرت امام جعفر صادق عليه السلام رئيس مذهب جعفري ( شيعه ) در روز 17 ربيع الاول سال 83هجري چشم به جهان گشود . پدرش امام محمد باقر ( ع ) و مادرش "ام فروه " دختر قاسم بن محمد بن ابي  بکر مي باشد. کنيه آن حضرت : "ابو عبدالله " و لقبش "صادق " است . حضرت صادق تا سن 12سالگي معاصر جد گراميش حضرت سجاد بود و مسلما تربيت اوليه او تحت نظر آن بزرگوار صورت گرفته و امام ( ع ) از خرمن دانش جدش خوشه چيني کرده است . پس از رحلت امام چهارم مدت 19سال نيز در خدمت پدر بزرگوارش امام محمد باقر ( ع ) زندگي  کرد و با اين ترتيب 31سال از دوران عمر خود را در خدمت جد و پدر بزرگوار خود که هر يک از آنان در زمان خويش حجت خدا بودند ، و از مبدأ فيض کسب نور مي نمودند گذرانيد . بنابراين صرف نظر از جنبه الهي و افاضات رحماني که هر امامي آن را دار مي باشد ، بهره مندي  از محضر پدر و جد بزرگوارش موجب شد که آن حضرت با استعداد ذاتي و شم علمي  و ذکاوت بسيار ، به حد کمال علم و ادب رسيد و در عصر خود بزرگترين قهرمان علم و دانش گرديد . پس از درگذشت پدر بزرگوارش 34سال نيز دوره امامت او بود که در اين مدت "مکتب جعفري " را پايه ريزي فرمود و موجب بازسازي و زنده نگهداشتن شريعت محمدي ( ص ) گرديد . زندگي پر بار امام جعفر صادق ( ع ) مصادف بود با خلافت پنج نفر از بني  اميه ( هشام بن عبدالملک - وليد بن يزيد - يزيد بن وليد - ابراهيم بن وليد - مروان حمار ) که هر يک به نحوي موجب تألم و تأثر و کدورت روح بلند امام معصوم ( ع ) را فراهم مي کرده اند ، و دو نفر از خلفاي عباسي ( سفاح و منصور ) نيز در زمان امام ( ع ) مسند خلافت را تصاحب کردند و نشان دادند که در بيداد و ستم بر امويان پيشي گرفته اند ، چنانکه امام صادق ( ع ) در 10سال آخر عمر شريفش در ناامني و ناراحتي بيشتري بسر مي برد .

عصر امام صادق ( ع )
عصر امام صادق ( ع ) يکي از طوفاني ترين ادوار تاريخ اسلام است که از يک سو اغتشاشها و انقلابهاي پياپي  گروههاي مختلف ، بويژه از طرف خونخواهان امام حسين ( ع ) رخ مي داد ، که انقلاب "ابو سلمه " در کوفه و "ابو مسلم " در خراسان و ايران از مهمترين آنها بوده است . و همين انقلاب سرانجام حکومت شوم بني اميه را برانداخت و مردم را از يوغ ستم و بيدادشان رها ساخت . ليکن سرانجام بني عباس با تردستي و توطئه ، بناحق از انقلاب بهره گرفته و حکومت و خلافت را تصاحب کردند . دوره انتقال حکومت هزار ماهه بني اميه به بني عباس طوفاني ترين و پر هرج و مرج ترين دوراني بود که زندگي امام صادق ( ع ) را فراگرفته بود . و از ديگر سو عصر آن حضرت ، عصر برخورد مکتبها و ايده ئولوژيها و عصر تضاد افکار فلسفي و کلامي مختلف بود ، که از برخورد ملتهاي اسلام با مردم کشورهاي فتح شده و نيز روابط مراکز اسلامي با دنياي خارج ، به وجود آمده و در مسلمانان نيز شور و هيجاني براي فهميدن و پژوهش پديد آورده بود . عصري که کوچکترين کم کاري يا عدم بيداري و تحرک پاسدار راستين اسلام ، يعني  امام ( ع ) ، موجب نابودي  دين و پوسيدگي تعليمات حيات بخش اسلام ، هم از درون و هم از بيرون مي شد . اينجا بود که امام ( ع ) دشواري فراوان در پيش و مسؤوليت عظيم بر دوش داشت . پيشواي ششم در گير و دار چنين بحراني مي بايست از يک سو به فکر نجات افکار توده مسلمان از الحاد و بي ديني و کفر و نيز مانع انحراف اصول و معارف اسلامي از مسير راستين باشد ، و از توجيهات غلط و وارونه دستورات دين به وسيله خلفاي وقت جلوگيري کند . علاوه بر اين ، با نقشه اي  دقيق و ماهرانه ، شيعه را از اضمحلال و نابودي  برهاند ، شيعه اي که در خفقان و شکنجه حکومت پيشين ، آخرين رمقها را مي گذراند ، و آخرين نفرات خويش را قرباني مي داد ، و رجال و مردان با ارزش شيعه يا مخفي  بودند ، و يا در کر و فر و زرق و برق حکومت غاصب ستمگر ذوب شده بودند ، و جرأت ابراز شخصيت نداشتند ، حکومت جديد هم در کشتار و بي عدالتي دست کمي از آنها نداشت و وضع به حدي  خفقان آور و ناگوار و خطرناک بود که همگي ياران امام ( ع ) را در معرض خطر مرگ قرار مي داد ، چنانکه زبده هايشان جزو ليست سياه مرگ بودند . "جابر جعفي " يکي  از ياران ويژه امام است که از طرف آن حضرت براي انجام دادن امري به سوي کوفه مي رفت . در بين راه قاصد تيز پاي امام به او رسيد و گفت : امام ( ع ) مي گويد : خودت را به ديوانگي بزن ، همين دستور او را از مرگ نجات داد و حاکم کوفه که فرمان محرمانه ترور را از طرف خليفه داشت از قتلش به خاطر ديوانگي منصرف شد . جابر جعفي که از اصحاب سر امام باقر ( ع ) نيز مي باشد مي گويد : امام باقر ( ع ) هفتاد هزار بيت حديث به من آموخت که به کسي نگفتم و نخواهم گفت ... او روزي به حضرت عرض کرد مطالبي از اسرار به من گفته اي که سينه ام تاب تحمل آن را ندارد و محرمي ندارم تا به او بگويم و نزديک است ديوانه شوم . امام فرمود : به کوه و صحرا برو و چاهي بکن و سر در دهانه چاه بگذار و در خلوت چاه بگو : حدثني  محمد بن علي بکذا وکذا ... ، ( يعني امام باقر ( ع ) به من فلان مطلب را گفت ، يا روايت کرد ) . آري ، شيعه مي رفت که نابود شود ، يعني اسلام راستين به رنگ خلفا درآيد ، و به صورت اسلام بني اميه اي يا بني عباسي خودنمايي کند . در چنين شرايط دشواري ، امام دامن همت به کمر زد و به احيا و بازسازي  معارف اسلامي پرداخت و مکتب علمي عظيمي به وجود آورد که محصول و بازده آن ، چهار هزار شاگرد متخصص ( همانند هشام ، محمد بن مسلم و ... ) در رشته هاي  گوناگون علوم بودند ، و اينان در سراسر کشور پهناور اسلامي آن روز پخش شدند . هر يک از اينان از طرفي  خود ، بازگوکننده منطق امام که همان منطق اسلام است و پاسدار ميراث ديني  و علمي و نگهدارنده تشيع راستين بودند ، و از طرف ديگر مدافع و مانع نفوذ افکار ضد اسلامي و ويرانگر در ميان مسلمانان نيز بودند . تأسيس چنين مکتب فکري  و اين سان نوسازي و احياگري تعليمات اسلامي ، سبب شد که امام صادق ( ع ) به عنوان رئيس مذهب جعفري ( تشيع ) مشهور گردد . ليکن طولي نکشيد که بني عباس پس از تحکيم پايه هاي حکومت و نفوذ خود ، همان شيوه ستم و فشار بني اميه را پيش گرفتند و حتي از آنان هم گوي سبقت را ربودند . امام صادق ( ع ) که همواره مبارزي نستوه و خستگي ناپذير و انقلابيي بنيادي در ميدان فکر و عمل بوده ، کاري که امام حسين ( ع ) به صورت قيام خونين انجام داد ، وي قيام خود را در لباس تدريس و تأسيس مکتب و انسان سازي انجام داد و جهادي راستين کرد .


جنبش علمي
اختلافات سياسي بين امويان و عباسيان و تقسيم شدن اسلام به فرقه هاي مختلف و ظهور عقايد مادي و نفوذ فلسفه يونان در کشورهاي اسلامي ، موجب پيدايش يک نهضت علمي گرديد . نهضتي که پايه هاي آن بر حقايق مسلم استوار بود . چنين نهضتي  لازم بود ، تا هم حقايق ديني را از ميان خرافات و موهومات و احاديث جعلي بيرون کشد و هم در برابر زنديقها و ماديها با نيروي منطق و قدرت استدلال مقاومت کند و آراي سست آنها را محکوم سازد . گفتگوهاي علمي و مناظرات آن حضرت با افراد دهري و مادي مانند "ابن ابي العوجاء" و "ابو شاکر ديصاني " و حتي "ابن مقفع " معروف است . به وجود آمدن چنين نهضت علمي در محيط آشفته و تاريک آن عصر ، کار هر کسي  نبود ، فقط کسي شايسته اين مقام بزرگ بود که مأموريت الهي داشته باشد و از جانب خداوند پشتيباني  شود ، تا بتواند به نيروي الهام و پاکي نفس و تقوا وجود خود را به مبدأ غيب ارتباطدهد ، حقايق علمي را از درياي بيکران علم الهي به دست آورد ، و در دسترس استفاده گوهرشناسان حقيقت قرار دهد . تنها وجود گرامي  حضرت صادق ( ع ) مي توانست چنين مقامي داشته باشد ، تنها امام صادق ( ع ) بود که با کناره گيري از سياست و جنجالهاي سياسي از آغاز امامت در نشر معارف اسلام و گسترش قوانين و احاديث راستين دين مبين و تبليغ احکام و تعليم و تربيت مسلمانان کمر همت بر ميان بست . زمان امام صادق ( ع ) در حقيقت عصر طلايي دانش و ترويج احکام و تربيت شاگرداني بود که هر يک مشعل نوراني علم را به گوشه و کنار بردند و در "خودشناسي " و "خداشناسي " مانند استاد بزرگ و امام بزرگوار خود در هدايت مردم کوشيدند . در همين دوران درخشان - در برابر فلسفه يونان - کلام و حکمت اسلامي رشد کرد و فلاسفه و حکماي بزرگي در اسلام پرورش يافتند . همزمان با نهضت علمي و پيشرفت دانش بوسيله حضرت صادق ( ع ) در مدينه ، منصور خليفه عباسي که از راه کينه و حسد ، به فکر ايجاد مکتب ديگري افتاد که هم بتواند در برابر مکتب جعفري  استقلال علمي داشته باشد و هم مردم را سرگرم نمايد و از خوشه چيني از محضر امام ( ع ) بازدارد . بدين جهت منصور مدرسه اي در محله "کرخ " بغداد تأسيس نمود . منصور در اين مدرسه از وجود ابو حنيفه در مسائل فقهي استفاده نمود و کتب علمي و فلسفي را هم دستور داد از هند و يونان آوردند و ترجمه نمودند ، و نيز مالک را - که رئيس فرقه مالکي است - بر مسند فقه نشاند ، ولي اين مکتبها نتوانستند وظيفه ارشاد خود را چنانکه بايد انجام دهند . امام صادق ( ع ) مسائل فقهي و علمي و کلامي را که پراکنده بود ، به صورت منظم درآورد ، و در هر رشته از علوم و فنون شاگردان زيادي تربيت فرمود که باعث گسترش معارف اسلامي  در جهان گرديد . دانش گستري امام ( ع ) در رشته هاي مختلف فقه ، فلسفه و کلام ، علوم طبيعي و ... آغاز شد . فقه جعفري همان فقه محمدي يا دستورهاي ديني است که از سوي خدا به پيغمبر بزرگوارش از طريق قرآن و وحي رسيده است . بر خلاف ساير فرقه ها که بر مبناي عقيده و رأي و نظر خود مطالبي را کم يا زياد مي کردند ، فقه جعفري  توضيح و بيان همان اصول و فروعي بود که در مکتب اسلام از آغاز مطرح بوده است . ابو حنيفه رئيس فرقه حنفي درباره امام صادق ( ع ) گفت : من فقيه تر از جعفرالصادق کسي را نديده ام و نمي شناسم . فتواي بزرگترين فقيه جهان تسنن شيخ محمد شلتوت رئيس دانشگاه الازهر مصر که با کمال صراحت عمل به فقه جعفري را مانند مذاهب ديگر اهل سنت جايز دانست - در روزگار ما - خود اعترافي  است بر استواري فقه جعفري و حتي برتري آن بر مذاهب ديگر . و اينها نتيجه کار و عمل آن روز امام صادق ( ع ) است . در رشته فلسفه و حکمت حضرت صادق ( ع ) هميشه با اصحاب و حتي کساني که از دين و اعتقاد به خدا دور بودند مناظراتي داشته است . نمونه اي از بيانات امام ( ع ) که در اثبات وجود خداوند حکيم است ، به يکي از شاگردان واصحاب خود به نام "مفضل بن عمر" فرمود که در کتابي به نام "توحيد مفضل " هم اکنون در دست است . مناظرات امام صادق ( ع ) با طبيب هندي که موضوع کتاب "اهليلجه " است نيز نکات حکمت آموز بسياري  دارد که گوشه اي از درياي بيکران علم امام صادق ( ع ) است . براي شناسايي استاد معمولا دو راه داريم ، يکي شناختن آثار و کلمات او ، دوم شناختن شاگردان و تربيت شدگان مکتبش . کلمات و آثار و احاديث زيادي از حضرت صادق ( ع ) نقل شده است که ما حتي  قطره اي از دريا را نمي توانيم به دست دهيم مگر "نمي از يمي " . اما شاگردان آن حضرت هم بيش از چهار هزار بوده اند ، يکي از آنها "جابر بن حيان " است . جابر از مردم خراسان بود . پدرش در طوس به داروفروشي مشغول بود که به وسيله طرفداران بني اميه به قتل رسيد . جابر بن حيان پس از قتل پدرش به مدينه آمد . ابتدا در نزد امام محمد باقر ( ع ) و سپس در نزد امام صادق ( ع ) شاگردي کرد . جابر يکي  از افراد عجيب روزگار و از نوابغ بزرگ جهان اسلام است . در تمام علوم و فنون مخصوصا در علم شيمي تأليفات زيادي دارد ، و در رساله هاي  خود همه جا نقل مي کند که ( جعفر بن محمد ) به من چنين گفت يا تعليم داد يا حديث کرد . از اکتشافات او اسيد ازتيک ( تيزآب ) و تيزاب سلطاني و الکل است . وي چند فلز و شبه فلز را در زمان خود کشف کرد . در دوران "رنسانس اروپا" در حدود 300رساله از جابر به زبان آلماني چاپ و ترجمه شده که در کتابخانه هاي برلين و پاريس ضبط است . حضرت صادق ( ع ) بر اثر توطئه هاي منصور عباسي در سال 148هجري مسموم و در قبرستان بقيع در مدينه مدفون شد . عمر شريفش در اين هنگام 65سال بود . از جهت اينکه عمر بيشتري نصيب ايشان شده است به "شيخ الائمه " موسوم است . حضرت امام صادق ( ع ) هفت پسر و سه دختر داشت . پس از حضرت صادق ( ع ) مقام امامت بنا به امر خدا به امام موسي کاظم ( ع ) منتقل گرديد . ديگر از فرزندان آن حضرت اسمعيل است که بزرگترين فرزند امام بوده و پيش از وفات حضرت صادق ( ع ) از دنيا رفته است . طايفه اسماعيليه به امامت وي  قائلند .

خلق و خوي حضرت صادق ( ع )
حضرت صادق ( ع ) مانند پدران بزرگوار خود در کليه صفات نيکو و سجاياي  اخلاقي سرآمد روزگار بود . حضرت صادق ( ع ) داراي قلبي روشن به نور الهي و در احسان و انفاق به نيازمندان مانند اجداد خود بود . داراي حکمت و علم وسيع و نفوذ کلام و قدرت بيان بود . با کمال تواضع و در عين حال با نهايت مناعت طبع کارهاي خود را شخصا انجام مي داد ، و در برابر آفتاب سوزان حجاز بيل به دست گرفته ، در مزرعه خود کشاورزي  مي کرد و مي فرمود : اگر در اين حال پروردگار خود را ملاقات کنم خوشوقت خواهم بود ، زيرا به کد يمين و عرق جبين آذوقه و معيشت خود و خانواده ام را تأمين مي نمايم . ابن خلکان مي نويسد : امام صادق ( ع ) يکي از ائمه دوازده گانه مذهب اماميه و از سادات اهل بيت رسالت است . از اين جهت به وي صادق مي گفتند که هر چه مي گفت راست و درست بود و فضيلت او مشهورتر از آن است که گفته شود . مالک مي گويد : با حضرت صادق ( ع ) سفري به حج رفتم ، چون شترش به محل احرام رسيد ، امام صادق ( ع ) حالش تغيير کرد ، نزديک بود از مرکب بيفتد و هر چه مي خواست لبيک بگويد ، صدا در گلويش گير مي کرد . به او گفتم : اي پسر پيغمبر ، ناچار بايد بگويي لبيک ، در جوابم فرمود : چگونه جسارت کنم و بگويم لبيک ، مي ترسم خداوند در جوابم بگويد : لا لبيک ولا سعديک .

میلاد امام زمان«عج» مبارک باد

  زندگينامه امام زمان(عج) 
نام: محمد بن الحسن .

كنيه: ابوالقاسم.

امام زمان(ع) هم نام و هم كنيه حضرت پيامبر اكرم(ص) است. در روايات آمده است كه شايسته نيست آن حضرت را با نام و كنيه، اسم ببرند تا آن گاه كه خداوند به ظهورش زمين را مزيّن و دولتش را ظاهر گرداند.

القاب: مهدى، خاتم، منتظر، حجت، صاحب الامر، صاحب الزمان، قائم و خلف صالح.

شيعيان در دوران غيبت صغرى ايشان را «ناحيه مقدسه» لقب داده بودند. در برخى منابع بيش از 180 لقب براى امام زمان(ع) بيان شده است.

منصب: معصوم چهاردهم، امام دوازدهم شيعيان و بر پاكننده اولين حكومت واحده جهانى در دوره آخر الزمان.

تاريخ ولادت: نيمه شعبان سال 255 هجرى.

برخى روز تولد آن حضرت را هشتم شعبان و برخى ديگر 23 رمضان دانسته‏اند. سال تولد آن حضرت را نيز برخى 256 و برخى 258 دانسته‏اند.

محل تولد: سامرا (در سرزمين عراق كنونى).

نسب پدرى: ابو محمد، حسن بن على بن محمد بن على بن موسى بن جعفر بن محمد بن على بن حسين بن على بن ابى‏طالب(ع).

نام مادر: نرجس. نام اصلىِ وى مليكه، دختر يشوعاى، فرزند قيصر روم است. برخى گفته‏اند كه نام وى صيقل مى‏باشد.

مدت امامت: امامت آن حضرت در دو مرحله است كه به «غيبت صغرى» و «غيبت كبرى» شهرت يافته است.

مدت «غيبت صغرى» از هنگام ولادت آن حضرت، در سال 255 تا سال 329 هجرى، به مدت 74 سال بوده است. و «غيبت كبرى» از سال 329 هجرى آغاز و تاكنون ادامه يافته است. اين غيبت همچنان ادامه دارد تا خواست خداوند منان بر ظهور آن حضرت تعلق گيرد. در آن زمان، غيبتش به پايان مى‏رسد وحكومت اسلامى، در سراسر جهان، به رهبرى آن حضرت محقق مى‏گردد.

تاريخ و سبب شهادت :

امام زمان(عج) هم اكنون زنده است و به خواست خداى متعال تا زمانى كه قيام كند و جهان را از عدالت بهره‏مند سازد، زنده‏خواهد بود. سپس چند سال حاكم على‏الاطلاق روى زمين خواهد گرديد كه مدت آن، در روايات، به طور مختلف، هفت، هشت، نه، ده و نوزده سال تعيين شده است كه هر سال آن برابر با ده سال فعلىِ ما است. بنابراين اگر حكومتش هفت سال باشد، برابر با هفتاد سال ما خواهد بود.

پس از شهادت آن حضرت، به مدت چهل روز هرج و مرج وفتنه و فساد درجهان حاكم مى‏گردد و سپس عمر اين جهان به پايان مى‏رسد و عالم قيامت آغاز مى‏گردد.

اصحاب و ياران :
1. عثمان بن سعيد عمروى (متوفاى سال 257ق.).
2. محمد بن عثمان عمروى (متوفاى سال 304ق.).
3. حسين بن روح نوبختى (متوفاى سال 326ق.).
4. على بن محمد سمرى (متوفاى سال 329ق.).

اين چهار تن نماينده بلافصل امام زمان(ع) بودند كه در ايام غيبت صغرى، پس از شهادت امام حسن عسكرى(ع)، از سال 260 تا 329، به مدت 70 سال به ترتيب، واسطه ميان امام(ع) وشيعيان ايشان بودند. اين چهار نفر به «نوّاب اربعه» مشهورند. ولى در هنگام خروج آن حضرت، 313نفر از يارانش به او پيوسته و نخستين هسته لشكريان امام(ع) را تشكيل مى‏دهند. علاوه بر آنان، هزاران نفر در ايام غيبت آن حضرت به اين مقام ارجمند نايل شده‏اند كه بر ديگران پنهان مانده است و پنهان خواهد ماند. همچنين افراد بسيارى در ايام غيبت به محضرش شرفياب گشته و از عناياتش بهره‏مند شده‏اند كه در اين جا به نام برخى از آنان اشاره مى‏گردد:
1. اسماعيل بن حسن هرقلى.
2. سيد محمد بن عباس جبل عاملى.
3. سيد عطوه علوى حسنى.
4. اميراسحاق استرآبادى.
5. ابوالحسين بن ابى بغل.
6. شريف عمر بن حمزه.
7. ابوراجح حمامى.
8. شيخ حر عاملى.
9. مقدس اردبيلى.
10. محمد تقى مجلسى.
 11. ميرزا محمد استرآبادى.
12. علامه بحر العلوم.
13. شيخ حسين آل رحيم.
14. ابوالقاسم بن ابى جليس.
15. ابو عبداللَّه كندى.
16. ابو عبداللَّه جنيدى.
17. محمد بن محمد كلينى.
18. محمد بن ابراهيم بن مهزيار.
19. محمد بن اسحاق قمى.
20. محمد بن شاذان نيشابورى. 


زمامداران معاصر :

امام زمان(ع) از زمان تولد (سال 255 هجرى) تا زمان ظهور و تشكيل حكومت جهانى، با تمام حاكمان و زمامداران كشورهاى اسلامى و غير اسلامى، معاصر بوده و خواهد بود؛ اما خلفاى عباسى كه در ايام غيبت صغراى آن حضرت بر مسلمانان حكومت راندند، عبارتند از:
1. مهتدى عباسى (255 - 256ق.).
2. معتمد عباسى (256 - 279ق.).
3. معتضد عباسى (279 - 289ق.).
4. مكتفى عباسى (289 - 295ق.).
5. مقتدر عباسى (295 - 320ق.).
6. قاهر عباسى (320 - 322ق.).
7. راضى عباسى (322 - 329ق.).
8. متقى عباسى (329 - 333ق.).

هنگامى كه حضرت مهدى(ع) ظهور كند و قيام آزادى بخش وى فراگير شود، برخى از سلاطين و حاكمان كشورها در برابر او تواضع نموده و سر تسليم فرود مى‏آورند و برخى ديگر با آن حضرت، به مقابله و منازعه بر مى‏خيزند و پس از درگيرى، متحمل شكست و اضمحلال خواهند شد و حكومت آن حضرت، از شرق تا غرب كره زمين را فرا خواهد گرفت. در اين باره، روايات فراوانى از معصومين(ع)نقل شده است كه براى نمونه، حديثى را از امام محمد باقر(ع) بيان مى‏كنيم:

عَن أبي جعفر(ع) قال: القائِمُ مِنّا مَنصُورٌ بالرُّعبِ، مُؤيّدٌ بالنَّصر، تُطوى‏ له الأرضُ وَتظهَرُ لَهُ الكنوزُ ويبلغُ سُلطانه المشرقَ والمغرِبَ ويُظِهرُ اللَّهُ دينهُ على الدّينِ كُلّه ولو كَرِهَ المُشركون فلا يَبقى‏ على وجهِ الأرضِ خرابٌ إلّا عمّر وينزلُ روحُ‏اللَّهِ عيسى بن مريم فيُصلّي خلفه.(1)

قيام كننده از ما منصور به رعب و مؤيّد به نصر است. زمين از براى او در نورديده شود و گنج‏هاى پنهان را براى او آشكار كند. سلطنت و حكومت او شرق و غرب را فرا خواهد گرفت و خداوند منان، به دست او دين خود را بر همه دين‏ها غالب گرداند، اگر چه مشركان را خوش نيايد. در روى زمين هيچ خرابى باقى نماند، مگر اين كه آبادش كند و روح اللَّه، عيسى بن مريم از آسمان نازل شده و بر او اقتدا كند و پشت سرش نماز بخواند.

رويدادهاى مهم :

از آغاز تولد نويد بخش حضرت مهدى(ع) (در سال 255 هجرى) تا زمان قيام آن حضرت و تشكيل حكومت جهانى، رويدادهاى مهم و فراوانى رخ داده و خواهد داد كه قابل شمارش نيستند و هيچ دفتر و ديوانى گنجايش ثبت و ضبط آنها را ندارد؛ اما در اين جا به برخى از رويدادهاى مهمى كه در زمان ظهور آن حضرت اتفاق خواهد افتاد و در روايات و منابع اسلامى به عنوان علامات ظهور حضرت مهدى(ع) از آنها ياد شده است، اشاره مى‏شود:

1. خروج دجّالِ يك چشم و ادعاى الوهيت و خون ريزى و فتنه‏هاى فراوان او در زمين و جنگ با حضرت مهدى(ع) و شكست و نابودى‏اش به دست امام زمان(ع) يا حضرت عيسى(ع).

2. نداى آسمانى براى معرفىِ حضرت مهدى(ع) و شنيدن همه مردم، آن را به زبان رايج خودشان و استقبال آنان از امام زمان(ع).

3. خروج سفيانى (عثمان بن عنبسه از اولاد يزيد بن معاويه) از وادىِ يابس، در سرزمين ميان مكه و شام، و تصرف بسيارى از شهرها و خون ريزى و فتنه در بين مردم، و نبرد او با لشكريان امام زمان(ع) و كشته شدنش در صخره بيت المقدس به دست ياران حضرت مهدى(ع).

4. خروج سيّد حسنى از شمال ايران (حدود ديلم و قزوين) و دعوت او به مذهب اماميه، و رفع ظلم از مردم و نبردهاى پيروزمندانه او با ستمكاران و فاسقان و پيوستن او به حضرت مهدى(ع) در كوفه.

5. خروج شصت كذّاب كه به دروغ ادعاى پيامبرى مى‏كنند.

6. ادعاى دروغين مقام امامت توسط دوازده نفر از آل ابى‏طالب(ع).

7. كشته شدن نفس زكيّه، پسرى از آل محمد(ص)، در مسجد الحرام، ما بين ركن و مقام.

8. ظاهر شدن صورت و سينه و ياكف دست، در چشمه خورشيد.

9. وقوع كسوف در نيمه ماه رمضان و خسوف در آخر رمضان.

10. برخاستن نداهاى متعدد از آسمان در ماه رجب و شنيدن همه مردم.

11. گسترش سياهىِ كفر، فسق و معصيت در سراسر جهان.

12. ظهور حضرت مهدى(ع) (به هيأت مردى سى‏سال) از كنار كعبه، در مكه معظّمه، و دعوت مردم به اسلام راستين.

صلوات بر پيامبر و آل پيامبر (ص) 

 

ایام شعبانیه مبارکباد

یا مهدی ادرکنی

امام حسين (ع)

امام حسين (ع) در سوم شعبان سال چهارم هجري در مدينه به دنيا آمد. رسول خدا (ع) نام اين فرزند زهرا (س) را حسين نهاد وي مورد علاقه شديد پيامبر خدا(ص) بود و آن حضرت دربارة او فرمود: «حسين مني و انا من حسين....» و در آغوش پيامبر بزرگ شد. هنگام رحلت رسول خدا، شش ساله بود در دوران پدرش علي بن ابي طالب (ع) نيز از موقعيت والايي برخوردار بود، علم، بخشش، بزرگواري، فصاحت، شجاعت، تواضع، دستگيري از بينوايان، عفو و حلم و .... از صفات برجسته اين حجت الهي بود. در دوران خلافت پدرش در كنار آن حضرت بود و در سه جنگ «جمل»، «صفين» و «نهروان» شركت داشت.پس از شهادت پدرش كه امامت به حسن بن علي (ع) رسيد همچون سربازي مطيع رهبر و مولاي خويش و همراه برادر بود پس از انعقاد پيمان صلح (صلح امام حسن (ع) با معاويه حاكم شام) با برادرش و بقيه اهل بيت (ع) از كوفه به مدينه آمدند. با شهادت امام مجتبي (ع) در سال ۴۹ يا ۵۰ هجري (كه به دست همسرش جعده، دختر اشعث بن قيس الكندي مسموم شد و پس از چهل روز به شهادت رسيد. معاويه با توطئه به ازدواج درآوردن يزيد با جعده اين كار را تدارك ديد). بار امامت به دوش سيدالشهدا قرار گرفت. در آن دوران ده ساله كه معاويه بر حكومت مسلط بود، امام حسين (ع) همواره يكي از معترضين سرسخت نسبت به سياستهاي معاويه و دستگيريها و قتلهاي او بود و نامه هاي متعددي در انتقاد از رويه معاويه در كشتن حجربن عدي و يارانش و عمروبن حمق خزاعي كه از وفاداران به علي (ع) بودند و اعمال ناپسند ديگر او نوشت. در عين حال حسين بن علي (ع) يكي از محورهاي وحدت شيعه و از چهره هاي برجسته و شاخصي بود كه مورد توجه قرار داشت و همواره سلطه اموي (حكومتي كه از سال ۴۱ هجري با معاويه اولين خليفه اموي شروع مي شود و تا سال ۱۳۲ هجري ادامه مي يابد) از نفوذ شخصيت او بيم داشت با مرگ معاويه در سال ۶۰ هجري يزيد به والي مدينه نوشت كه از امام حسين (ع) به نفع او بيعت بگيرد اما سيدالشهداء كه فساد يزيد و بي لياقتي او را مي دانست، از بيعت امتناع كرد و براي نجات اسلام از بليه سلطه يزيد كه به زوال و محو دين مي انجاميد، راه مبارزه را پيش گرفت از مدينه به مكه هجرت كرد و در پي نامه نگاريهاي كوفيان و شيعيان عراق با آن حضرت و دعوت براي آمدن به كوفه آن امام ابتدا مسلم بن عقيل را فرستاد و نامه هايي براي شيعيان كوفه و بصره نوشت و با دريافت پاسخ كوفيان در بيعتشان با مسلم بن عقيل در روز هشتم ذيحجه سال ۶۰ هجري از مكه به سوي عراق حركت كرد.

پيمان شكني كوفيان و شهادت مسلم بن عقيل، اوضاع عراق را نامطلوب ساخت و سيدالشهدا كه همراه خانواده، فرزندان و ياران به سوي كوفه مي رفت، پيش از رسيدن به كوفه در سرزمين «كربلا» در محاصره سپاه كوفه قرار گرفت. تسليم نيروهاي يزيد نشد و سرانجام در روز عاشورا در آن سرزمين، مظلومانه و تشنه كام، همراه اصحابش به شهادت رسيد. از آن پس كربلا كانون الهام و عاشورا سرچشمه قيام و آزادگي شد و كشته شدن وي سبب زنده شدن اسلام و بيدار شدن وجدانهاي خفته گرديد.(۱)

خون او تفسيراين اسرار كرد         ملت خوابيده را بيدار كرد(۲)

ـ اصحاب شهادت طلب و با وفاي سيدالشهداء‌(ع) نمونه بارز آگاهي، ايمان، شجاعت و فداكاري بودند .... آنان كه در ركاب سيدالشهداء به فيض شهادت رسيدند جمعي از بني هاشم بودند. جمعي از مدينه با آن حضرت آمده بودند، ‌برخي در مكه در طول راه به وي پيوستند. برخي هم از كوفه توانستند به جمع آن حماسه سازان شهيد بپيوندند. كساني هم در راه نهضت حسيني، پيش از عاشورا شهيد شدند،‌كه آنان نيز جزء اصحاب او به شمار مي آيند. (چون مسلم بن عقيل و قيس بن مسهر صيداوي و ...) (۳)

ـ مدت قيام امام حسين (ع) از روز امتناع از بيعت با يزيد تا روز عاشورا ۱۷۵ روز طول كشيد (۱۲ روز در مدينه، ۴ ماه ۱۰ روز در مكه، ۲۳ روز در بين راه مكه تا كربلا و۸ روز در كربلا از ۲ تا ۱۰ محرم) (۴)

۱-(فرهنگ عاشورا/ جواد محدثي/ ص ۱۴۷. ۱۴۸)

۲-علامه اقبال لاهوري

۳- (پيام آور عاشورا/ مهاجراني/ ص ۱۱)

 ۴- (فرهنگ عاشورا/ جواد محدثي/ ص ۳۲)

ماه رجب

ماه رجب هفتمین ماه از ماههای قمری، ماهی بسیار شریف و از ماههای حرام است. رجب نام نهری است در بهشت که از عسل شیرین‌تر و از شیر سفیدتر است و هر کس در این ماه روزه دارد، از آن نهر آب می نوشد. به ماه رجب، رحب الأصب، یعنی ماه ریزش رحمت خداوند بر مردم نیز می‌گویند.
پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:«ماه رجب برای امت من «ماه استغفار» است. رجب ماه خدا و ماه شعبان ماه من و ماه رمضان ماه امت من است. کسی که یک روز از ماه رجب را روزه گیرد، مستوجب خشنودی خداوند گردد، غضب الهی از او دور می‌گردد و دری از درهای جهنم به روی او بسته می‌شود.»

در حدیث دیگری آمده است که هر کس سه روز آن را روزه دارد بهشت بر او واجب گردد.
در ماه رجب دعاها و اعمال خاصی وارد است که مهمترین آنها « اعمال ایام البیض » (13 تا 15 ماه) و اعمال ام داوود و برنامه اعتکاف است.
این اعمال در کتاب شریف مفاتیح الجنان محدث قمی گردآوری شده است.
حوادث تاریخی و مذهبی بسیاری در ماه رجب روی داده است که در زیر به آن اشاره می‌شود:
ولادت حضرت امام محمد باقر علیه السلام در سال 57، امام محمد تقی علیه السلام در سال 195، میلاد امام علی علیه السلام در کعبه، مبعث پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله وسلم، شهادت امام موسی بن جعفر علیه السلام در سال 182 و شهادت امام علی النقی علیه السلام در سال 254، وفات ابراهیم فرزند پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم در سال دهم هجرت، وفات ابوطالب علیه السلام در سال دهم بعثت، رحلت حضرت زینب (بنا به نقلی) و درگذشت ابن سکیت، در سال 244 قمری.

منابع :
هدایه الانام الی وقایع الایام، محدث قمی، ص 97؛ مفاتیح الجنان، ص 240

خدا   God

            

نام آفریدگار جهان، انسان و همه ی موجودات است. در عربی «الله» گفته می شود. ذات مقدسی که به همه ی عالم، هستی بخشیده و پدید آورنده همه چیز است و کسی او را به وجود نیاورده است. اعتقاد به خدای یگانه، ایمان و توحید نام دارد.

خداوند توانا و دانا و زنده ی جاودان است. جسم و ماده نیست. از هر عیب و نقصی پاک است و شریک و همتا ندارد. هم فکر و منطق و استدلال عقلی به وجود خدا گواهی می دهد و هم فطرت انسان ها به پدید آورنده ی جهان اعتراف می کند.

گرچه خداوند محسوس و ملموس و دیدنی نیست اما همه ی هستی نشان اوست و نظم جهان و شگفتی های خلقت وجود آفریدگاری حکیم و دانا و قدرتمند را اثبات می کند. دعوت به خدا سرلوحه ی دعوت همه ی انبیاست و انکار او کفر است. در روایات اسلامی به شناخت خدا بسیار تأکید شده  و در قرآن نیز برای اثبات خدا بر آفریده های او در زمین و آسمان و نشانه های خدا در وجود انسان استدلال شده است. خدا از اول بوده و تا همیشه هم خواهد بود. ازلی و ابدی است. در قرآن نام های متعددی برای خدا ذکر شده است. از جمله «الله – اله- رحمن – رحیم- احد – صمد- علی – حق- حی – قیوم- صانع- خالق- مهیمن- رب- قدیم- قدوس- ملک – جبار – غفور.»

اعترافات دانشمندان بزرگ دنیا در اثبات وجود خدا وحقانیت قرآن و اسلام

 

دونالد هانری پورتر         donald   henry   porter

 دانشمند فیزیک و ریاضی می گوید:

 «خلقت بهر نحوی انجام شده به دست خالق بوده ووجود خدای متعال پایه ی اساسی

 هر فرضیه است وجواب سئوالاتی که تا به حال پاسخی به آن ها داده نشده یک کلمه

 است و آن کلمه خدا است.

 

افلاطون      platon

 که از علمای فلاسفه ی یونان می باشد می گوید:

 از برای این عالم پدید آورنده و صانعی است که همیشه بوده و خواهد بود.

 

گوته    goethe

 دانشمند و شاعر معروف آلمانی می گوید:

 هروقت در لحظات تشویش و اندوه از خدا کمک خواسته ام همیشه با گشایش روبرو

 شده ام.

 

دکتر الکسیس کارل فرانسوی     dr. alexis  karrel

 فیزیولژیست معروف فرانسوی می گوید:

 انسان همانند اکسیژن وآب به خدا نیاز دارد.

 

جرجی زیدان   georgi      zeidan

 مورخ مشهور مسیحی می نویسد:

 هرجا اسلام حکومت می کرد علم وادب به سرعت پیشرفت می نمود.

 

دکتر موریس     dr. morise

 دانشمند فرانسوی می گوید:

 قطعاً قرآن بهترین و عالی ترین کتابی است که قلم صنع ودست ازلی برای بشر ظاهر

ساخته است.

 

ناپلئون بناپارت     napolean    bonaparte

 امپراطور مشهور فرانسه می گوید:

 امیدوارم طولی نکشد که خردمندان هر جا ومتمدنین دنیا را گرد آورده و به کمک آنان قوانینی تنظیم نمایم که بر دستورات اساسی قرآن بنا شده باشد،زیرا قرآن مبدأ حق

 وحقیقت است این کتاب به تنهائی عهده دار سعادت بشر می باشد.

 

لامارتین    lamartine

 نویسنده بزرگ جهان می گوید:محمّد (ص) شخصیتی است مافوق بشر و مادون خدا

 پس بی شک فرستاده خدا است.

  

چنین روزی

شب عیدبزرگ غدیر،شب با شرافتی است که پیامبر اکرم(ص) علی(ع) را به در سال دهم هجرت به خلافت و جانشینی خود منصوب فرمود و امامان بعد از او را معرفی کرد.

اعمال توصیه شده:

اعمال روز عید سعید غدیر:روزه ،عبادت،یاد حضرت محمد(ص)و صلوات فرستادن، صدقه و انفاق به مومنین،غسل زیارت امیر المومنین(ع)که سه زیارت دراین روز است:۱.زیارت «امین الله» از نزدیک یا دور،۲.دو رکعت نماز وبعد از نماز صد مرتبه شکر در سجدهو خواندن دعا مفاتیح-عقد اخوت بستن۳.دو رکعت نماز با یک حمد و ده مرتبه توحید و آیت الکرسی وقدر.

عید سعید غدیر بر تمامی مسلمانان مبارک باد.

سوره ی مریم

 

نوزدهمین سوره ی قرآن ،منظور از نامیدن سوره به مریم،مریم عذراء

دختر عمران مادر حضرت عیسی (ع) است. این سوره از جزء

شانزدهم واز سوره های مکی و۹۸ آیه دارد.خلاصه بیان سوره از

ترجمه ی تفسیر المیزان: بشارت به آن ها که به اهل نعمت و

پرهیزگاران می پیوندند و ترس به گروه سرسخت و لجوج است.۱-

مهمترین بخش این سوره را قسمتی از سرگذشت زکریا ومریم و

حضرت مسیح (ع) ویحیی و ابراهیم قهرمان توحید و فرزندش اسماعیل

و ادریس ...تشکیل می دهد.۲-مسائل مربوط به قیامت و چگونگی

رستاخیز و سرنوشت مجرمان و پاداش پرهیزکاران ومانند آن است.۳-

موعظه وپندهیی است که تکمیل بخش قبل است.۴-آخرین بخش اشاره به

قرآن و نفی فرزند از خداوند و مساله ی شفاعت است .

شهادت حضرت علی (ع)

غرقه خون شد اسدالله علی حامی دین

چاک شد  فرق  یدالله علی حامی دین

  ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

غرقه خون گشت علی وای به محراب نماز

افتاد  آن   قد   رعنای   به  محراب  نماز

کرد چون قبله دین جای  به  محراب  نماز

  ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

بنالید ای عزاداران که روز قتل  حیدر  شد

ولی حق شه مردان به خون خود شناور شد

تولد ابالفضل

میلاد بزرگ پرچمدار صحرای کربلا ابالفضل العباس قمر بنی هاشم

یاری کننده ی برادر و روز جانباز بر تمامی شیعیان مبارک باد.

امام حسین(ع)

امام حسین (ع) امام سوم شیعیان جهان است. آن بزرگوار در سوم شعبان سال ۴ هجرت در شهر مدینه دیده به جهان گشود.
مراسم نامگذاری او مانند برادر بزرگوارش امام حسن (ع) بود که در آغوش پر مهر پیامبر اسلام(ص) علی(ع) و مادرشان فاطمه زهرا(س) پرورش یافت و از دانش آنان بهره جست.
مدت ۷ سال با پیامبر و مادرش زندگی کرد.
مدت ۳۰ سال با پدر بزرگوارشان امام علی (ع) و بعد از شهادت امام مدت ۱۰ سال با برادرش امام حسن(ع) زندگی کرد.
۴ پسر و ۲ دختر داشت.
در جنگ های جمل و صفین و نهروان شرکت کرد.
مدت ۱۰ سال امام و پیشوای شیعیان بود.
او با ۷۲ تن از یارانش در روز ۱۰ محرم (عاشورا) سال ۶۱ هجری در صحرای کربلا (نینوا-ماریه) بعد از جنگ با لشکریان یزید و کشتن شمار زیادی از کافران به شهادت رسید.

امام حسین (ع):
هرکس این پنج چیز را نداشته باشد از زندگی خود چندان بهره ای نمی برد: عقل، دین، ادب، شرم و خوش خلقی

                         التماس دعا

میلاد امام حسیــــــــــــــــــن مبارک

 سایت آپلود بهترین عکسها و تصاویر

میلاد مسعود سالار شهیدان حضرت ابا عبدالله الحسین (علیه السلام) وروز پاسدار بر تمامی شیعیان مبارک باد.

پيامبر اسلام (ص)

 

ماه اوت سال ۵۷۱ ميلادى، يا عام الفيل بود، سالى كه ابرهه پادشاه متجاوز يمن، با سپاهى فيل سوار، به شهر مكه حمله كرد، در همين سال حضرت محمد (ص) در مكه به دنيا آمد، در حالى كه دو ماه قبل از تولد، پدرش را از دست داده بود .
هنوز بيش از شش بهار، از عمر خود را پشت سر نگذاشته بود، كه مادرش آمنه بيمار شد و درگذشت .
محمد (ص) در شش سالگى به سوگ مادر نشست . از آن به بعد عبدالمطلب پدربزرگش، سرپرستى او را به عهده گرفت .
هشت ساله بود كه پدر بزرگ را نيز از دست داد و تحت سرپرستى ابوطالب عموى خود قرار گرفت .
با اينكه محمد (ص) در دوران كودكى، درد يتيمى و بى‏سرپرستى را احساس كرد، اما با توجه به عنايات خداوند توانا و استعداد ذاتى، به مقام نبوت و هدايت و نجات جامعه بشرى دست يافت و با ايمان و كوشش خود، دنيا را تحت تأثير مكتب حيات بخش اسلام قرار داد . حضرت محمد (ص) بنيانگذار مكتبى بود، كه با گذشت چهارده قرن، هنوز هم در دنيا زنده است و دوست و دشمن در مقابل عظمت اسلام و پيامبر (ص) سر تعظيم فرود آورده‏اند .
-داستانهاى كودكى مردان بزرگ، ص ۴۶ . 
خلاصه، اين را هم به خاطر داريد، كه در هر شبانه روز، در هر اذان و نماز، نام بلند و زيباى محمد (ص) را بارها به زبان جارى مى‏كنيم و مقاومت و رسالت و عظمت او را، مورد ستايش و تجليل قرار مى‏دهيم .
((حافظ شيرازى)) هم درباره آن حضرت سروده است:

ستاره‏اى بدرخشيد و ماه مجلس شد - - دل رميده ما را، انيس و مونس شد

 

نگار من، كه به مكتب نرفت و خط ننوشت - - به غمزه، مسئله‏آموز صد مدرس شد

 

شهادت امام موسی کاظم (ع)

السلام عليک يا اباابراهيم يا موسي بن جعفر يا بن رسول الله
  قال مولانا  موسي بن جعفر عليه السلام :
  طوبي لشيعتنا المتمسکين بحبلنا في غيبة قائمنا الثابتين
علي موالاتنا و البرائة من اعدائنا.
حضرت موسي بن جعفر عليه السلام فرمودند: خوشا
بر احوال شيعيان ما که در دوران غيبت قائم ما، به
ريسمان ولايت ما چنگ ميزنند و بر ولايت و دوستي ما
  و نيز برائت و بيزاري از دشمنان ما ثبت قدم مي مانند.
  کمال الدين / شيخ صدوق : صفحه ۳۶۱
بيست و پنجم رجب سالروز  شهادت هفتمين خورشيد پرفروغ
آسمان هدايت و رهبري، حضرت موسي بن جعفر عليه السلام   تسليت باد....
 پس از چهار ده سال رنج و تعب و سختي شيعيان چشم به درب
زندان افکنده، بي صبرانه منتظر ديدار امام خود بودند، که ناگهان با  جسد مطهرولي نحيف و آزرده آن امام مواجه شدند،
  اشک غم بر چهره  علي بن موسي الرضا و حضرت معصومه
 عليها السلام  فرو نشست ، و شيعيان داغدار و عرصه گيتي در
عزا و اندوه فرو رفت . اين مصيبت جانکاه بر شما تسليت باد

خواص اسماء حسنی

             

۱.گویند هر که در سجده ۲۱مرتبه یا ذَالجلال و الاکرام بگوید                

 

 حاجتش روا شود.

  

 ۲. گویند در نصف شب دوشنیه به صحن مسجد یا به فضای باز                   

 

رو به طرف آسمان کند و۱۰۰ بار بگوید یا وهاب البته توانگر شود.

 

۳.جهت دفع دشمن هر روز ۱۴۶بار حسبی الله بگوید ویا رئوف یا رفیع برای

 

خلاصی از شدائد.

 

 

ادامه نوشته

حضرت مهدی(عج)

آن حضرت در شب جمعه پانزدهم شعبان سال 255 هجری(امام دوازدهم )شیعیان "قائم آل محمد(ص) پا به عرصه ی حیات گذاردند و عالم را به نور جمالشان منور نموده اند.(برخی تولد ایشان را سال 256 مطابق کلمه ی نور نوشته اند).

پدر بزرگوارشان امام حسن عسکری (ع) و مادرشان نرجس خاتون.

مشهور ترین القاب آن حضرت بقیه الله- حجه الله – خلف صالح – قائم – مهدی – منتظر – ماء معین –خاتم الائمه –بلد الامین –هادی می باشد.

در غیبت صغری چهار نفر واسطه بودند؛ بین امام زمان (عج) و مردم که مشکلات آنان را حل و به مسائل شیعیان و اصحاب جواب می دادند .این چهار نفر عبارت بودند از: عثمان بن سعید- محمد بن عثمان– حسین بن روح – شیخ ابی الحسن علی بن محمد سمری .غیبت کبرای تا روزی که اراده ی خداوند بزرگ بخواهد ادامه دارد. ما به ظهور آن امام همام چشم مشتاقمان را نورانی و جهان را پر از عدل و داد نماید.

اللهم عجل لولیک الفرج   آمین

 

سخنان فاطمه ی مرضیه (س)

 

سخنی از حضرت فاطمه(س):

 

سپاس و ستایش پروردگار را که دست بخشنده ی او از آستین آفرینش بیرون آمد

 

 

 و به مخلوقات جهان  که  در صحرای  عدم  بودند  رنگ  هستی بخشید.

 

 

در باره ی همسر علی(ع)

 

فاطمه زهرا(س) به همسر گرامی اش وصیت کرد:

 

جنازه ام را شب بردارید و شب دفن کنید.

 

و چنان کردند که فرموده بود، جانگداز تر از همه آن که محل قبر ایشان هنوز

 

مشخص نیست،

 

برخی آن را در بقیع و بعضی در کنار قبر پیامبر(ص) می دانند.

 

علی(ع) با چشمانی اشکبار و حالتی پریشان جنازه عزیز خود را در قبر پنهان کرد و

 

آن را بی

 

آنکه علامتی روی آن نهد از خاک بیا کند و این اشعار را زمزمه کرد:

 

نفسی علی ز فراتها محبوسه                        یا لیتها خرجت مع الزفرات                

 

لا خیر بعدک فی الحیوه و انما                       ابکی مخافه ان تطول حیاتی *          

 

و دست فرزندانش را گرفت و به ماتم کده ای که جای زهرا خالی بود بازگشت.     

 

* جانم ب آه و ناله های سوزناکم زندانی است، کاش مرغ جان از این قفس پرواز

 

می کرد و با ناله هایم خارج می

 

شد . به راستی بعد از تو در زندگانی من سودی نیست. گریه من از این جهت است

 

که می ترسم زندگی من بعد از

 

تو به درازا بکشد(و در فراقت هم چنان بسوزم).

شهادت فاطمه ی زهرا (س)

 

شهادت فاطمه ی زهرا(س) بر تمامی شعیان جهان تسلیت باد.

تسلیت

ضایعه  اسفناک درگذشت  مجتهد گرانقدر« آیت الله فاضل لنکرانی »را به تمام مسلمانان  جهان  تسلیت عرض می کنم.روحش شاد