واحد کار آتش نشان
واحد کار آتش نشان
اهداف:
۱- آشنایی با پدیده حرارت و آتش
۲- عوامل ایجاد حریق
۳- ایمنی در مقابل حرارت و آتش
مطالب آموزشی :
چگونگی پیدایش آتش در زندگی انسان ( پخت و پز- تولید گرما و روشنایی – توجه به حمام – نانوایی – کوره آهنگری و ……)
کوه آتشفشان
– آموزش شماره تلفن آتش نشانی ۱۲۵
– آموزش رنگهای گرم ( قرمز – زرد
– نارنجی – قهوه ای
آشنایی با انواع وسایل گرم کننده مانند بخاری( گاز سوز – نفت سوز – برقی)
و در زمانهای قدیم کرسی
نکات ایمنی :
نزدیک آتش نرویم و از آن دوری کنیم
با کبریت بازی نکنیم
و باید بدانیم که چگونه آتش را خاموش کنیم
به ظرفی که روی گاز است نباید دست زد
به لامپ روشن نباید دست زد
به اتو نباید دست زدشعر کودکانه آتش نشانی
وقتی می گیره آتیش
تو شهر ما مکانی
سریع میاد یه ماشین
که هست آتش نشانی
مامور آتش نشان
ببین چقدر زرنگه
هرجا بگیره آتیش
با شعله ها می جنگه
شعر آتش نشان
من يه آتش نشانم آتش باشد نشانم
جنگ ميكنم با آتيش تا نزنه تو را نيش
آتش از من مي ترسه مرا ميبينه ميلرزه
چرخ گوشت هم خطر داره برا بچه ها ضرر داره
روشن بشه چرخ ميكنه انگشتتا قطع ميكنهشعرمرد آتش نشانم
مرد آتش نشانم
وقت نبرد با آتش
خودم یک قهرمانم
کارم را دوست دارم
من ناجی انسانم
بی احتیاطی نکن
با آتش بازی نکن
تا در امان بمونی
خودت رو نسوزونی
حادثه های ناجور
همیشه در کمینه
نجات جان انسان
کارم همش همینه
ماشین آتش نشان
وقتی آژیر می کشه
کنار برید زود زود
باید زودتر رد بشه
خاموش کنه آتیش رو
خیلی فوری خیلی زود
این آتیش خطرناک
هم شعله داره هم دود
شعرمردان آتش نشان
مردان آتش نشان
دلاور و با ایمان
اگر شوند باخبر
که در یک گوشه شهر
آتیش گرفته جایی
تا دیده را گشایی
آژیر کشان می آیند
تا که خاموش نمایند
حالا با ما تکرار کن
شماره اونها رو؟ ۱ ۲ ۵ ؛؛؛ ۱۲۵شعرشماره تلفن های امدادی
آهای آهای بچه ها ، حتی شما بزرگا
چند تا شمارست باید ، بلد باشیم همه جا
نباید از یاد بره ، تک تک این عددها
بیاین با هم حفظ کنیم ، واسه روز مبادا
آتش نشانی چنده ؟ یکصد و بیست و پنجه
حفظ کردن این عدد ، مثل یه دونه گنجه
آخه تو هر حادثه آتش نشان می دونه
چیکار کنه تا کسی توی خطر نمونه
حالا با من تكرار كن شماره اونها رو
١و٢و٥ ١٢٥
تلفن بعدیمون ، شماره ی پلیسه
صد و ده و بگیری ، پلیس ، زود می رسه
بودن اون تو صحنه ، ضامن امنیته
وظیفه ی صدو ده ، چیه ؟ … مراقبته
پس تا حال سه تا از شماره ها رو دیدم
یکی یکی اونا رو ، به حافظه سپردیم
حالا می ریم سراغ ، شماره ی آخری
این عددو نباید ، بگیریمش سرسری
یکصدو پونزده دفعه ، تا صدو پونزده بشمار !
اورژانس ۱۱۵ ست به حافظه ت خوب بسپار
اورژانس فقط مخصوصه مصدوما و مریضاس
وظیفه شم همیشه ، سلامت آدمهاس
مرور کنیم از اول همشو دونه دونه ؟
تا اینکه این عددها تو ذهنمون بمونه ؟
یکصدو بیست و پنج که آتش نشانی بودش
هلال احمر و باز ، یکی بگه چی بودش؟
یکصد وده فرقی با یکصدو پونزده داشت؟
از حفظ بگو عزیزم ، نگا نکن به یادداشت!
شاعر: خانم آناهیتا مستاجران
fereshteha_preschool@
شعر مثلث طلایی امداد
یه شکلی هست تو اورژانس، بهش می گن مثلث، مثلث ِ طلایی هر سه تا گوشه ی اون، یه اسم داره نگا کن ، غلط نگی یه جایی
اسم یکیش نجاته ، دومیشم امنیت گوشه ی سوم ِ اون، اسمش چیه ؟ سلامت
این سه تا گوشه باید ، با همدیگه کار کنن هر کدوم از این سه تا، خیلی خیلی مهمن
همیشه هر تصادف ، صحنه ی دلگیریه
اما باید بدونیم ، چاره ی مشکل چیه
باید سریع و فوری، زنگ بزنیم به امداد
خبر بدیم که اینجا ،امداد رسانی می خواد
اول هر سانحه اونکه میاد پلیسه
به وضع امنیت اون دور بر می رسه
مثل همیشه پلیس مراقبت می کنه
از جون و مال مردم محافظت می کنه
بعد از پلیس تو صحنه گروه نجات میرسه
که جستجو می کنه تو دل هر حادثه
تا کسیکه زخمیه یا اونکه مشکل داره
از صحنه ی حادثه زودتر بیرون بیاره
نوبتی ام که باشه نوبت اورژانس میشه وظیفه ی اون فقط ، سلامته همیشه
باید ببینه مصدوم ، چه حال و روزی داره فشارِ خون می گیره، نبضشو خوب می شماره
ممکنه خون ریزی زیادی داشته باشه نمیتونه بذاره همینجوری رها شه
شاید شکسته باشه استخونای مصدوم باید آتل ببنده به دست و پای مصدوم
اگه خدا نکرده راه گلوش بسته شه نتونه مثل همه درست نفس بکشه
باید سریع و فوری امداد و آغاز کنه تا بتونه مسیر هوا رو زود بازکنه
خلاصه هر جور شده، رسیدگی می کنه علائم حیاتو خوب ، بررسی می کنه
تا بتونه به خوبی امداد رسانی کنه به سمت بیمارستان مصدومو راهی کنه
شاعر: آناهیتا مستاجر